loading...
تاریخ ،ایران باستان,انجمن دانشجویان و علاقه مندان تاریخ
آخرین ارسال های انجمن
حبیب آتش پنجه بازدید : 909 جمعه 1392/08/10 نظرات (1)

به نظر شما کدام ملت، پايه های نخستين تمدن جهان را بر روی کره زمين بنيان گذاشتند؟ ايرانی ها يا سومری ها؟

تا چندی پيش بسياری از تاريخ شناسان سومرهای را دارای قديمی ترين تمدن جهان می دانستند که در جنوب عراق امروزی زندگی ميکردند. تاريخ شناسان قديم نوشته اند که سومری ها ۴۵۰۰ سال پيش از ميلاد، اولين مدنيت بشری را در اين نقطه از جهان به وجود آورده اند.

اما يک پژوهشگر تاريخ، بر پايه اسناد و مدارکی که بدست آورده، در چند سخنرانی در آمريکا و اروپا، شهر سوخته را گهواره تمدن جهان اعلام کرده و می گوید: «کهن ترين تمدن در جنوب شرقی ايران و شهرسوخته وجود داشته است.» اين فرضيه پيش از اين نيز مطرخ شده بود اما اکنون مدارک تازه تری در اين زمينه بدست آمده است.

راديو فردا در گفت وگو با محمود کوير نويسنده و پژوهشگرتاريخ ايران ابتدا در باره منشاء تمدن جهان و مکان آن می پرسد.


اين تمدن نزديک به هفت هزار سال پيش در جنوب شرقی ايران در کنار هلیل‌رود، شهر سوخته، اسپيددژ پديد آمد و کهن ترين سکونت گاه  بشر و مرکز تجارت و هنر و درحقيقت پلی بين فرهنگ ها و تمدن های ديگر بوده است.

 اين يک نظريه جديد در مورد پيدايش تاريخ و تمدن بشری است.

 پيشتر از اين می گفتند که سومری ها قديمی ترين تمدن بشری را دارند. اما الان شما با پژوهش هايی که انجام داده ايد به اين باور و دريافت رسيده ايد که ايرانی ها قديمی ترين تمدن بشری را به وجود آورده اند.

به هر حال اين تمدن چه خدماتی برای نوع بشر به همراه داشته است

به طور خيلی خلاصه بايد بگويم که قديمی ترين خط جهان که تا کنون تصور می شد که در سومر به وجود آمده است، در «کُنار صندل» پيدا شده است که ۳۰۰ سال از تمام خطوط باقيمانده جهان کهن تر است.

قديمی ترين اسطوره جهان، گيلگمش، بر روی صدها جام زر از اينجا به جاههای ديگر راه پيدا کرده است.

بزرگترين و قديمی ترين زيگورات جهان ، يعنی نيايشگاه و رصد خانه قديمی دنيا در اين منطقه و در فضايی به اندازه چهارصد متر در چهارصد متر بنا شده بوده است.

اولين نقاشی متحرک دنيا به شکل يک بز و درخت اولين بار بر روی يک ظرف در اين منطقه پيدا شده است و از نظر پزشکی بسيار پيشرفت کرده بوده است.

نخستين چشم مصنوعی دنيا را در کاسه سر يک اسکلت در يک گور در آنجا يافته اند و اينها درحقيقت متعلق به دوران گذار به عصر برنج بوده است.

ما کوره های ذوب مس بسياری را در آنجا يافتيم و در حقيقت می شود گفت که قديمی ترين فلزکاران جهان نيز در اين منطقه می زيسته اند.

آقای کوير، به گيلگمش اشاره کرديد. اين حماسه گيلگمش و لوحه های مربوط به آن کجا و کی پيدا شده است؟

برای اولين بار هرمز رسام، يک ايرانی تبار موصلی که بعدها به بريتانيا رفت و درحقيقت لوح حقوق بشر کوروش را هم ايشان کشف کرد و دانش آموخته دانشگاه آکسفورد بود، برای اولين بار لوحه های گيلگمش را يافت و بعدها ... آلمانی آن را رمز خوانی کرد و در سال ۱۸۷۲ جورج اسميت آنها را به انگليسی ترجمه کرد.

لوحه های گيلگمش ۱۲ لوحه اند که در کتابخانه آشور به همراه ۳۰ هزار لوحه ديگر نگهداری می شد و اين کتابخانه در سال ۱۸۴۹ کشف شد.

در اين پژوهش های شما که طی مراحل آن به اين نتيجه رسيديد که کهن ترين تمدنها از ايران آغاز شده، شهر سوخته در کجا و در چه منطقه جغرافيايی قرار داشته است؟

شهر سوخته يکی از مهمترين مراکز اين تمدن بوده است. لايه هايی که برداشت شده است تا شش هزار سال تاريخ اين شهر را نشان می دهد.

تا به حال در چهار دوره مختلف آن منطقه مورد کاووش های باستان شناسی قرار گرفته است. وسايل آرايشی بسيار زياد ، ۱۲ نوع پارچه يک جواهرسازی بی مانند، سفال گری بسيار کم نظير و شهرسازی بسيار مدرن که محله های امن و ساختمان سازی بسيار پيشرفته را نشان می دهد در اين کاووش ها کشف شده است.

شهر سوخته در واقعی يکی از مراکز اين تمدن است که ما آن را تمدن ارتا نام گذری کرده ايم.

در گل نوشته ای سومری به اين تمدن ارتا اشاره شده است. در اين گلنوشته ها نوشته شده که در شرق سومر تمدنی وجود دارد که از عظمت اين تمدن ياد شده است.

پس اين شهر سوخته در ايران کنونی نيست؟

چرا در ايران کنونی و در نزديکی شهر زابل است. البته بسيای از اشيا اين شهر غارت شده است. نزديک به چهار هزار گور در آنجا وجود داشته که حدس زده می شود که در هر کدام بيش از ۲۵ شيئی باستانی وجود داشته است ولی بخش بزرگی از اين اشياء متاسفانه به وسيله افراد بومی و قاچاقچيان غارت شده است.

الان موزه ها و حراجی های سراسر دنيا پر است از اشياء بی مانند و بی نظير اين تمدن.


منبع :رادیوf

حبیب آتش پنجه بازدید : 356 یکشنبه 1392/04/02 نظرات (0)
اهمیت معاون اولی دکتر عارف برای اصلاح طلبان
دکتر حسن روحانی و دکتر عارف هر دوقبل از انتخابات به عنوان اصلاح طلبان شناخته می شدند
دکتر عارف در طی جریان انتخابات خود را اصلاح طلب معرفی نمود و روحانی مستقل
اگر چه حسن روحانی خود را مستقل اعلام کرد اما همه می دانند که دکتر عارف به نفع حسن روحانی کنار رفت ، و محمد خاتمی از او حمایتهای زیادی کرد
اما اعلام استقلال حسن روحانی شکافی را برای استفاده ی اصولگرایان باز گذاشته است تا حسن روحانی را مستقل معرفی کنند، علت اهمیت این موضوع آنست که پس از پیروزی محمود احمدی نژاد اصولگرایان گمان کردند اصلاح طلبی به صورت کامل محو شده است ، حادثه ی سال 88 این فرصت را برای اصولگرایان ایجاد کرد تا شدیدترین حملات را به جبهه ی اصلاح طلبی وارد کنند تا آنجا که در رسانه های دولتی علنا محمد خاتمی رهبر اصلاح طلبان را به عنوان یکی از مهره های اصلی خیانت به کشور اعلام می کردند
و دولت احمدی نژاد باشعار مبارزه با اشرافیت حملات خود را به هاشمی رفسنجانی به صورت پیوسته ادامه داد
حالا این شکاف و این خلاء که در پی اعلام استقلال حسن روحانی بوجود آمده باعث شده تا اصولگرایان تبلیغات شدیدی نمایند که اصلاح طلبان در پی تصرف رییس جمهور منتخب هستند و رییس جمهور منتخب به هیچ وجه اصلاح طلب نیست و اصلاح طلبان مرده اند.
آنها کناره گیری عارف را از این بابت می دانند که عارف می دانست چون اصلاح طلب است  رای نمی آورند
در جامعه که نگاه کنیم گروههای رای دهنده مردم به چند دسته تقسیم می شوند
گروهی که کاملا آگاهانه انتخاب می کنند ، این افراد گرایشهای سیاسی و برنامه های کاندید مورد نظر خود را کاملا می شناسند
گروهی که نیمه آگاهند و تنها به وعده ها و برنامه ها توجه می کنند
و گروهی که اصلا آگاه نیستند .این افراد فقط بر اثر احساسات و تبلیغات دیگران بدون هیچگونه شناختی رای می دهند!!!
این گروهها واقعا وجود دارند
اما در مورد روحانی گروه اگاه کاملا او را مهره ی اصلاح طلبی می دانستند و بسیاری از مردم نیمه آگاه هم او را به خاطر خاتمی می شناختند وگرنه روحانی در میان اصولگراها و طرفدارانشان هیچگونه مقبولیتی نداشتند
بر خلاف گفته های اصولگرایان این اصلاح طلبان نیستند که به دنبال تصرف رییس جمهور منتخب هستند بلکه اصولگرایان هستند که می خواهند هنوز بر ادعای خود به عنوان مرگ اصلاح طلبی پافشاری می کنند
معاونت اولی دکتر عارف هر گونه راه دفاعی برای این ادعا را می بندد و پاسخ محکمی برای مخالفان و دشمنان اصلاح طلبی به شمار می رود
باید دید که حسن روحانی چه عملی راانجام می دهد و موضع این رییس جمهور بیشتر روشن شود ، حسن روحانی می تواند به جنبش اصلاح طلبی مردم ایران جانی دوباره ببخشد و یا به طور کامل آن را به انزوا ببرد!
عملی که غیر ممکن است از حسن روحانی سر بزند، در اینکه حسن روحانی گرایشهای اصلاح طلبی دارد هیچگونه شک و تردیدی نیست اما اصولگرایان به شدت هوا را مه آلود کرده اند و همین امر موضع صریح تر رییس جمهور جدید را خواستار است
حبیب آتش پنجه
حبیب آتش پنجه بازدید : 383 چهارشنبه 1392/02/18 نظرات (0)
لژ بیداری اولین لژ فراماسونری منظم و با قاعده در ایران می‌باشد. فرمان تاسیس این لژ در ششم نوامبر ۱۹۰۷ صادر شد و به اصطلاح فراماسون‌ها نور از پاریس به تهران آورده شد. سازمان فراماسونری ایران در نخستین دوره حیات خود چهره‌ای کاملا فرانسوی داشت. اگر چه در دوره‌های بعد لژهایی با وابستگی، انگلیسی، امریکایی و آلمانی نیز در ایران تشکیل شد
حبیب آتش پنجه بازدید : 616 چهارشنبه 1392/02/18 نظرات (0)
نقاشی کشیدن با خون پس از رواج سیتنیسم در غرب و سپس در کشور های دیگر مورد توجه پگان ها و سیتنیسم ها قرار گرفت حال در زیر تعدادی نقاشی بسیار پر طرفدار که با خون کشیده شده اند را برای شما عزیزان قرار داده ام.
حبیب آتش پنجه بازدید : 371 چهارشنبه 1392/02/18 نظرات (0)

وینسنت کاستیلیا هنرمند آمریکایی ۱۰ سال است که از خون خود برای خلق تابلو‌های نقاشی اش استفاده می‌کند.

این هنرمند به دلیل نقاشی‌ های پر استعاره و پر معنی اش که با موضوع‌ های متافیزیک و کابوس مانند می باشد به شهرت بین المللی دست یافته است.

 

کاستیلیا در آثارش زندگی،مرگ و وضعیت انسان‌ها را بررسی می‌کند.به گفته وی طرز استفاده از خون برای نقاشی همانند استفاده از رنگ است،به هر حال استفاده از رنگ مطمئن‌ تر است به دلیل اینکه کاستیلیا در سال ۲۰۰۸  هنگامی که برای اولین نمایشگاه خود در سوییس آماده می‌ شد به دلیل استفاده بیش از حد خون بدنش و از کار افتادن ریه اش در بیمارستان بستری شد.

 

او هم اکنون پنجمین نمایشگاه خود را با نام «رستاخیز» در منهتن نیویورک برپا کرده است.

 

حبیب آتش پنجه بازدید : 390 چهارشنبه 1392/02/18 نظرات (0)

در دوره محمدرضا پهلوی برخلاف دوران رضاشاه با گسترش روابط سیاسی با غرب به خصوص انگلستان لژهای فراماسونری فراوانی در ایران تاسیس شد و نفوذ فراماسون‌ها در سیاست ایران به شدت گسترش یافت، هرچند هیچ یک از افراد سرشناس خانواده پهلوی دست کم به طور رسمی عضو هیچ لژ فراماسونری نبودند ولی بسیاری از رجال سیاسی، نخست وزیران، وزیران، نمایندگان مجلسین و فعالان سیاسی از فراماسون‌های سرشناس بودند.[۹]

از چهره‌های شاخص فراماسونری در این دوران می‌توان ارنست پرون را نام برد. پرون خدمتکاری بود که در مدرسه له روزه در زمان تحصیل محمدرضا به کار مشغول شد وی که دارای معلومات بسیار بالایی در ادبیات و فلسفه بود به سرعت مورد توجه ولیعهد ایران قرار گرفت و با وی به ایران آمد. هرچند رضاشاه مخالف حضور وی در دربار ایران بود و وی را جاسوس می‌دانست ولی دوستی وی با ولیعهد وی را به دربار ایران راه داد. وی از بنیانگذاران لژ پهلوی بود که به گفته فردوست با اجازه محمدرضا پهلوی تاسیس شده بود.[۱۰] پرون در طول حضورش در ایران از فراماسون‌ها حمایت زیادی کرد.[۱۱]

از لژهای فراماسونری ایران در دوران محمدرضا پهلوی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • لژ روشنایی در شیراز
  • لژ بیداری ایرانیان
  • لژ همایون
  • لژ مولوی
  • لژ تهران
  • لژ خیام
  • لژ کوروش
  • لژ مهر
  • لژ ستاره سحر[۱۲]
  • لژ بزرگ ایران

پس از انقلاب

منبع :ویکیپدیا

حبیب آتش پنجه بازدید : 373 چهارشنبه 1392/02/18 نظرات (0)
Queen 1984 012.jpg














a year of misery؟

سال بدبختی ؟

Darkness fills the sky.

تاریكی آسمان را در برگرفت

I hear the warriors cry.

صدای گریه سلحشور را می شنوم

The legend tells a story

افسانه‌ها داستانی را بیان می كنند

From a Viking from the north,

 از وایكینگی از شمال

Who met a Death Warrior

چه كسی سلحشور مرگ را ملاقات كرده؟

Black Metal was never really he same.

بلك متال هرگز یكسان نبود

The legend call it murder

افسانه‌ها آن را كشتار نامیدند

And the Viking had survived.

و وایكینگ نجات یافت

But the eyes of the Death Warrior

اما چشمان سلحشور مرگ

Never saw again the sun upon the sky.

هرگز خورشید را بر فراز آسمان ندید

And the quintessence:

و در اصل:

Everyone recognized war,

همگان جنگ را تایید كردند

That Black Metal isn't just Entertainment anymore.

بلك متال فقط یك سرگرمی نبود

I can still remember

هنوز هم می توانم به یاد بیاورم

My emotions so confused.

احساسات فوق العاده مغشوشم را

My soul was seeking answers.

روحم به دنبال پاسخ بود

No knife I let unused.

تیغه ای نبود كه بگذارم بی استفاده بماند

So many questions

سوالات بسیار زیادی

I had to satisfy.

مجبور بودم كه خرسند باشم

My soul was under torture,

روحم زیر شكنجه بود

But I knew my way was right

اما من می دانستم كه راه من درست است

I see a cemetery fall asleep under fog

قبستانی را دیدم كه در زیر مه به خواب رفته بود

And I know the old days will never come Again.

و من می دانم كه روزهای گذشته هرگز باز نمی گردند

1993, this year of misery was the knife

سلی از بد بختی كه همانند چاقویی

which split the Black Metal scene apart.

چشم انداز بلك متال را از هم جدا ساخت

Since that mighty day Black metal split his Way,

بعد از آن روز بزرگ بلك متال توسط او دو نیم شد

And the unity was never the same again.

و یگانگی هرگز به جود نیامد

Lies, rumors and hate. Moneymaking, sadness And shame

دروغ‌ها ، شایعات و نفرت. منافع، دلسردی و شرمساری.

And all this by, the Day as Burzum Killed Mayhem.

و همه اینها در روزی كه بارزام مایهم را كشت

Remember this day! Remember this way!

این روز را به خاطر سپار، این طریق را به خاطر سپار

That you never betray, what here leads you On your way!

تو هرگز تسلیم نخواهی شد، كه در اینجا به راهی سوقت دهند

And I never will forget

و من هرگز فراموش نخواهم كرد

The day as this both warriors met.

روزی را كه این دو سلحشور رودررو شدند

The blood was hot the moon was red

خون جوشان بود و ماه قرمز رنگ،

And Black Metal created his own grave.

و بلك متال برای خود قبری ایجاد كرد

And I dream from days before

و من رویایی دیدم از روز قبل

Black Metal Maniacs, no whore,

مجنونان بلك متال، هیچ فحشایی نبود

In the legions of war

در سپاه نبرد

The demons in our heads the law.

شیاطین بر سر ما قانون،

So I summon you once again,

و من تو را بار دگر فرا خواندم

We should never forget the pain

ما هرگز نباید رنج را از یاد ببریم

From older days in our vein

از روزگاران گذشته در شاهرگ ما

We now cut of that it can flow like rain.

تكه ای از آن هست كه همانند باران گردش كند

Arrghh, this was the legend from

این افسانه ای بود

حبیب آتش پنجه بازدید : 834 جمعه 1391/09/17 نظرات (0)

کاخ‌ شورا

به این مکان کاخ شورا یا تالار مرکزی میگویند. احتمالا شاه در اینجا با بزرگان به بحث و مشورت می‌پرداخته‌است. با توجه به نقوش حجاری شده از یکی از دروازه‌ها شاه وارد میشده و از دو دروازه دیگر خارج می‌شده‌است. به این دلیل به این جا کاخ شورا می‌گویند که در اینجا دوسر ستون انسان وجود داشته که جاهای دیگری نیست و سر انسان سمبل تفکر است.

کاخ های تخت جمشید,تخت جمشید

حبیب آتش پنجه بازدید : 663 جمعه 1391/09/17 نظرات (0)

کاخ های تخت جمشید,تخت جمشید

سرانجام تخت جمشید

پلکان ورودی مجموعه‌ کاخ‌های‌ تخت‌ جمشید، در سال‌ (۳۳۰ پیش‌ از میلاد) به‌ دست‌ اسکندر مقدونی به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و تمام‌ بناهای‌ آن‌ به‌ صورت‌ ویرانه‌ در آمد. از بناهای‌ بر جای‌ مانده‌ و نیمه‌ ویرانه‌، بنای‌ مدخل‌ اصلی‌ تخت‌ جمشید است که‌ به‌ کاخ‌ آپادانا معروف‌ است‌ و مشتمل‌ بر یک‌ تالار مرکزی‌ با ۳۶ ستون‌ و سه‌ ایوان‌ ۱۲ ستونی‌ درقسمت‌های‌ شمالی‌، جنوبی‌ و شرقی‌ است‌ که‌ ایوان‌های‌ شمالی‌ و شرقی‌ آن‌ به‌وسیله‌ پلکان‌هایی‌ به‌ حیاط‌های‌ مقابل‌ متصل‌ و مربوط‌ می‌شوند. بلندی‌ صفه‌ در محل‌ کاخ‌ آپادانا ۱۶ متر و بلندی‌ ستون‌های‌ آن‌ ۱۸ متر است‌. این‌مجموعه‌ در فهرست‌ آثار تاریخی‌ و نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.

جایگاه کنونی این سازه

در دورهٔ نو و با بازگشت و پیدایش حس میهن خواهی در میان ایرانیان و ارجگذاری به گذشتگان این سرزمین شهر تخت جمشید اعتبار بسیاری یافت. در زمان حکمرانی خاندان پهلوی در ایران به این بنا توجه فراوانی گردید و محمدرضاشاه پهلوی جشن‌های پادشاهی خویش را در این سازهٔ کهن انجام می‌داد. با آغاز رویداد انقلاب اسلامی این سازه را یادگار شاهان خواندند و بسیار مورد بی‌مهری قرار دادند. ولی امروزه می‌توان تخت جمشید را نام‌آورترین و دوست‌داشتنی‌ترین سازه در ایران و در میان ایرانیان و همچنین نماد شکوه گذشتگان دانست.

هنگامی که در زمان هخامنشیان یعنی 2500 سال پیش ، تخت جمشید را می ساختند ، بر خلاف تصور کسی بصورت بردگی به کار گرفته نشده است, بلکه همه کارگر مزد گیر بودند. در کشفیات تخت جمشید تعداد زیادی لوح های گلی بدست آمده است که مربوط به بایگانی تخت جمشید بوده است, در این لوح ها صورت حقوق کارگران ذکر شده است, اروپایی ها تا حدود سال 1850 م یعنی 2350 سال پس از آن کارگران روزمزد ، با شدت فراوان به برده داری و کار اجباری بردگان می پرداختند, تصور اینکه بیست و پنج قرن پیش ، سیستم بایگانی تا این حد از جزئیات را نگهداری و حفظ می نموده است ، جالب است .

حبیب آتش پنجه بازدید : 389 جمعه 1391/09/17 نظرات (0)

كعبه زرتشت

 


در گذشته این گونه می پنداشتند كه " كعبه زرتشت " محل نگهداری اوستا و دیگر كتب مقدس ایران باستان بود ، اما به تازگی فرضیه ای مطرح شد كه به نظر می رسد از دیگر فرضیه ها قوی تر است .

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبكه خبر ؛ " کعبه زرتشت " نام بنایی است كه در محوطه تاریخی " نقش رستم " در استان فارس و در هنگامه امپراتوری شكوهمند پارس ( به احتمال زیاد ، در عصر پادشاهی داریوش بزرگ ) ساخته شده‌ است .

 

این بنا فقط یک ورودی بالاتر از سطح زمین دارد كه با یك پلكان ، دسترسی به آن ممكن می شود . تا سال ۱۳۱۶ شمسی ، یک سوم پائینی بنا در زمین دفن شده بود و تنها در این سال و با آغاز کاوش های باستان‌شناسی بود که مشخص شد كه بنا در سه سمت خود ( به جز ورودی ) دارای سکّوست .

 

همچنین در درگاه ورودی ، جای چرخش پاشنه دری سنگین و ضخیم ، نشان از در بسته بودن بنا دارد . همه ساختمان بنا ، از سنگ آهکی سفید و سیاه ساخته شده ‌است .

 

در دیوار داخل این ساختمان ، واژه " کعبه " ( در زمان ساسانیان ) ، به خط پهلوی حکاکی شده‌ است و به نظر می رسد كه اعراب نیز واژه کعبه را از پارسی باستان گرفته اند .

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
دوستداران تاریخ به مابپیوندید
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 30
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 68
  • آی پی دیروز : 26
  • بازدید امروز : 72
  • باردید دیروز : 46
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 341
  • بازدید ماه : 1,492
  • بازدید سال : 10,705
  • بازدید کلی : 124,605
  • کدهای اختصاصی